بیت اول گلشن راز شیخ محمود شبستری رحمه الله علیه

بنام آنکه جان را فکرت آموخت
چراغ دل به نور جان برافروخت

شیخ محمود شبستری، این عارف بزرگوار ابتدای این گلشن و باغ بزرگ حکمی خود را که الحق از شاهکارهای ادبیات فارسی و ادبیات عرفانی و حکمت است را با حمد، خدای تبارک و تعالی آغاز می کند. شیخ در مصراع اول از دو هدیه بزرگ الهی سخن می گوید. یکی جان است و یکی فکرت. حکیم ابوالقاسم فردوسی اعلی الله مقامه الشریف نیز اثر بزرگ شاهنامه را با به نام خداوند جان و خرد آغاز می کند و شیخ شیرین سخن، سعدی علیه الرحمه بوستان را با به نام  خداوند جان آفرین آغاز می کند.
این جان همان روح انسان است، همان است که خدای تبارک و تعالی در کتاب مبین چنین فرموده است: «فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ» (سوره ص/ 72)
جان همان است که ملائک مقرب به درگاه احدیت، به انسان سجده کردند. و این جان عامل و علت خلیفه شدن انسان است و این جان است که پذیرای فکرت است، پس باید جانی باشد تا فکرتی باشد. پس به عبارتی در اصل این جان است که ظرفیت فکرت را دارد، و این جان است که ظرفیت ناطق بودن انسان را دارد، منطقیون گفته اند که "انسان حیوان ناطق است" و قدرت نطق انسان و قدرت تفکر و تعقل انسان را فصل ممیز او از سایر موجودات دانسته اند. ولی باید چنین گفت که در اصل این لطافت جان آدمی است که فصل ممیز حقیقی او است، و این جان است که پذیرای همین قدرت تعقل و تفکر است، و اگر روح لطیف و عجیب انسان نبود، هیچ جانی پذیرای قوه تفکر و تعقل نبود. پس اولین موهبت عظیم الهی، جان است و سپس فکرت. و فکرت در جان آدمی تجلی می یابد. و مجددا باید متوسل شویم به کلام شیخ سعدی رحمه الله علیه که چنین سروده است: تن آدمی شریف است به جان آدمیت/ نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

محمدمهدی داور

12/ 12/ 1398


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مبارزه با پارکینسون تحلیل نوسانهای طلا و ارز و مدیریت معامله های معامله گران حکیم زین العابدین عسکری لشت نشایی گیلانی شرکت مهندسین مشاور خاوران کاوش زاهد cafegoldoon.com مینو رایانه ازدواج موقت پورپاک